.زنها موجودات عجیبی هستند.نه عجیبتر از مردها البته!زنها از احساس سخن میگویند و لبریزند از عشقی که از بدو تولد نسبت به انسانها در وجودشان بود.بزرگ که میشوند،رشد که میکند این احساس،در پی گمشده میگردند.یک مرد که فقط او را برای زن بودنش نخواهد!برای وجودش بخواهد...
من هم زنم.زنی عادی با احساسات خارق العاده ی زنانه.
.فانتزیهای ذهنم را مینگارم.باور کنید قصد گمراه کردن هیچ بنی بشری را ندارم!
.کامنتها تاییدی است و به جز کامنتهای شخصی همه کامنتهای مربوط به وب و پستها تایید میشود.
.اینجا مخاطب خاص ندارد،مگر اینکه ذکر شود!
ادامه...
صبح ها با آفتابگردان تمام نانواهای محله مان را گردن می زنم و عصر ها با خدا شطرنج بازی میکنم روزگار خوبی است فقط تو را نمی بینم شایعه شده با فرشته ها از خانه فرار کردی اما آنها هم تورا قال گذاشتند ...
پاییزبان
سهشنبه 5 بهمنماه سال 1389 ساعت 03:43 ب.ظ
صبح ها با آفتابگردان
تمام نانواهای محله مان را
گردن می زنم و
عصر ها با خدا
شطرنج بازی میکنم
روزگار خوبی است
فقط تو را نمی بینم
شایعه شده با
فرشته ها از خانه فرار کردی
اما آنها هم تورا
قال گذاشتند ...
و من چه خوب اینو درک میکنم زن بودن در حین دوشیزگی
این که الان گفتی یعنی اینکه... یا من دوباره نفهمیدم لطفا خبرم کن
نه سعید...
این پست،شادی حاصل از داشتن دوشیزگیم رو نشون میده.همین.
٪
دوشیزگی اینجا معنی معمول رو نمی ده
نمی دونم یعنی چی
اه خدای من
چقدر گیرا مینویسی