.زنها موجودات عجیبی هستند.نه عجیبتر از مردها البته!زنها از احساس سخن میگویند و لبریزند از عشقی که از بدو تولد نسبت به انسانها در وجودشان بود.بزرگ که میشوند،رشد که میکند این احساس،در پی گمشده میگردند.یک مرد که فقط او را برای زن بودنش نخواهد!برای وجودش بخواهد...
من هم زنم.زنی عادی با احساسات خارق العاده ی زنانه.
.فانتزیهای ذهنم را مینگارم.باور کنید قصد گمراه کردن هیچ بنی بشری را ندارم!
.کامنتها تاییدی است و به جز کامنتهای شخصی همه کامنتهای مربوط به وب و پستها تایید میشود.
.اینجا مخاطب خاص ندارد،مگر اینکه ذکر شود!
ادامه...
:(
و همه جمعه های تلخ من
هووووووووووووم :(
باز هم این مخاطبین خاص که آتش میکشند حتی در نبودنشان همه چی را تا همیشه
یه چیز جالب...لینکاتو نیگا کردم..دیدم با یکی ۲ لینک می رسم به وبلاگایی که من معمولن یر میزنن...دنیای کوچیکیه...چه واقعیش...چه مجازیش.
میشه حتا بدون اون هم صبح جمع داشت شک نکن .تا وقتی هستی و هستم همهٔ روزها هستن...
چرا قلبم درد می گیرد وقتی نوشته هایت را می خوانم؟خودت می فهمی چه احساسی دارم؟
من فقط شب هستم
آن هم شب جمعه
پیاده روی
سیاه و سفیدی..:)