.زنها موجودات عجیبی هستند.نه عجیبتر از مردها البته!زنها از احساس سخن میگویند و لبریزند از عشقی که از بدو تولد نسبت به انسانها در وجودشان بود.بزرگ که میشوند،رشد که میکند این احساس،در پی گمشده میگردند.یک مرد که فقط او را برای زن بودنش نخواهد!برای وجودش بخواهد...
من هم زنم.زنی عادی با احساسات خارق العاده ی زنانه.
.فانتزیهای ذهنم را مینگارم.باور کنید قصد گمراه کردن هیچ بنی بشری را ندارم!
.کامنتها تاییدی است و به جز کامنتهای شخصی همه کامنتهای مربوط به وب و پستها تایید میشود.
.اینجا مخاطب خاص ندارد،مگر اینکه ذکر شود!
ادامه...
همیشه نوشته هاتو میخوندم اما نظری ندادم.از قدیم گفتن چیزی که عوض داره گله نداره.شاید پست بالایی حرف دل اون مرد واقعی بود.اما با یه مخاطب دیگه. نمیدونم تاوان خیانت کردن چیه.اما مطمئنم سخته . امیدوارم توانشو داشته باشی. زیبا مینوشتی.اما حیف مخاطبت رو اشتباه انتخاب کرده بودی
سعید(زیرتیغ)
پنجشنبه 6 آبانماه سال 1389 ساعت 08:35 ق.ظ
گفتی: اینجا عطر دوست داشتن و خاطرات مرده پیچیده...
آره از این بُعد هم میشه بهش نگاه کرد. چی بگم ، نا امیدی واسه همه جوونا هست. خر نشی خودکشی کنی چون این نیز زود میگذره. امیدوارم زودتر حالت خوب شه برگردی. با نوشته هات حال میکنم. بعد از شکست عشقی خاطرات تلخ می مونه...لحضه های عشق بازی...داغی لبها ... و نفرت. اینو درک میکنم. ولی زندگی ارزش نداره نارحت باشی، شاد باش...لبخند تنها انتقامیه که میشه از زندگی گرفت. زمان به عقب برنمیگرده...بپا حال و آینده رو از دست ندی که خیلی زور داره. از زندگی هرچند اگه زندگی سگی باشه لذت ببر چون مفت به تو داده شده و با لذت بردن تو شاید حرص خالق در بیاد.
امیدوارم اگه آپ نمیکنی لاقل نظرم رو باتوجه خونده باشی. بیا یه فنجون نسکافه داغ مهمون من...
سلام برای متن بعدیت نوشتم که جای نظر نداشت فقظ می تونم بگم حس تلخ تظاهر به عشق او تا ابد در سرت خواهد ماند بدون اینکه حتی سعی کنی بفهمی چقدر عاشق نبوده . ..جدا از فکر تلخ حقیقت عاشق باش دوست من تا افسوس نخوری می دانم حماقت محضه ولی بهتر از بغض فروخورده ای است که هر لحظه وحوت رو در خودش بگیره ..
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
پس داری می سوزی در فراقش
خدا صبرت بده
یعنی چی؟!
چرا اینجوری نوشتی:|
من دوسـِـت دارم خودت و نوشته هاتو
همینجوری نذار نرو
اونم اینقد تلخ :(((
یعنی چی به مرگ نزدیک میشم؟
مرگ ِ وبلاگ دیگه !!!!؟/
چایی خُل نشی فدات شم :-S
یه کمی حستو میفهمم...منم یه موقعی به اینجا رسیده بودم(با این تفاوت که من این همه بهش نزدیک نشده بودم)اما شاید همین قدر با نبودنش...
اما چند وقت پیش که بعد از مدتها باهاش حرف زدم فهمیدم باید خیلی زودتر از اینا فراموشش میکردم....
کسی که رفته دیگه رفته.نه غصه هات چیزی رو عوض میکنه نه احساس قشنگی که واسه تو پر از معنیه و واسه اون دیگه...
خاطرات خوبیو که باهاش داری نگه دار ولی خودشو فراموش کن.سخته اما...
شاد باشی دوست گلم
و فنجان های چای در همین فاصله ها سرد میشود
وقتی که کاری نمیشود کرد بیخیالی بهترین راه گول زدن است
سلام
همیشه نوشته هاتو میخوندم اما نظری ندادم.از قدیم گفتن چیزی که عوض داره گله نداره.شاید پست بالایی حرف دل اون مرد واقعی بود.اما با یه مخاطب دیگه.
نمیدونم تاوان خیانت کردن چیه.اما مطمئنم سخته . امیدوارم توانشو داشته باشی.
زیبا مینوشتی.اما حیف مخاطبت رو اشتباه انتخاب کرده بودی
امیدوارم سلامت باشی
چای نخورده ؟؟؟
نرو .. بنویس .. چرا اینطوری شد ؟؟
:(((
خب دیگه گاهی اینجوری هم میشه. ولی ولش کن تو که لذتشو بردی پس فک کن تو از اون استفاده هاتو کردی
:(((((((
:(((((((((((
گفتی: اینجا عطر دوست داشتن و خاطرات مرده پیچیده...
آره از این بُعد هم میشه بهش نگاه کرد.
چی بگم ، نا امیدی واسه همه جوونا هست.
خر نشی خودکشی کنی چون این نیز زود میگذره.
امیدوارم زودتر حالت خوب شه برگردی.
با نوشته هات حال میکنم.
بعد از شکست عشقی خاطرات تلخ می مونه...لحضه های عشق بازی...داغی لبها ... و نفرت.
اینو درک میکنم.
ولی زندگی ارزش نداره نارحت باشی،
شاد باش...لبخند تنها انتقامیه که میشه از زندگی گرفت.
زمان به عقب برنمیگرده...بپا حال و آینده رو از دست ندی که خیلی زور داره.
از زندگی هرچند اگه زندگی سگی باشه لذت ببر چون مفت به تو داده شده و با لذت بردن تو شاید حرص خالق در بیاد.
امیدوارم اگه آپ نمیکنی لاقل نظرم رو باتوجه خونده باشی.
بیا یه فنجون نسکافه داغ مهمون من...
سلام برای متن بعدیت نوشتم که جای نظر نداشت فقظ می تونم بگم حس تلخ تظاهر به عشق او تا ابد در سرت خواهد ماند بدون اینکه حتی سعی کنی بفهمی چقدر عاشق نبوده . ..جدا از فکر تلخ حقیقت عاشق باش دوست من تا افسوس نخوری می دانم حماقت محضه ولی بهتر از بغض فروخورده ای است که هر لحظه وحوت رو در خودش بگیره ..