.زنها موجودات عجیبی هستند.نه عجیبتر از مردها البته!زنها از احساس سخن میگویند و لبریزند از عشقی که از بدو تولد نسبت به انسانها در وجودشان بود.بزرگ که میشوند،رشد که میکند این احساس،در پی گمشده میگردند.یک مرد که فقط او را برای زن بودنش نخواهد!برای وجودش بخواهد...
من هم زنم.زنی عادی با احساسات خارق العاده ی زنانه.
.فانتزیهای ذهنم را مینگارم.باور کنید قصد گمراه کردن هیچ بنی بشری را ندارم!
.کامنتها تاییدی است و به جز کامنتهای شخصی همه کامنتهای مربوط به وب و پستها تایید میشود.
.اینجا مخاطب خاص ندارد،مگر اینکه ذکر شود!
ادامه...
سلام
نوشته ی زیبایی بود....
در گذشته سیر میکنی یا حس این روزهات رو مینویسی؟؟ یعنی برگشت؟؟
این پست مربوط به ۷ خرداده!
برنگشت.۶ خرداد تولدش بودو من رفتم دیدنش.پشت بندش بغلش هم رفتم!:)
خوب پس روزگار دوستمان خوب است
خوب است
حست و درک می کنم عزیزم ..
تولدش مبارک .. البته با تاخیر ..
عالی بود... خیلی خوب نوشته بودی چای نخورده!
وای موسیو!
من انقده خوجحال میشم که افتخار میدی میای اینجا!مرسییی!:*
خوبه احساس قشنگی بود
با مغز به زمینم نزنی بیمعرفت !
چه حس خوبی داشتم وقتی اینو خوندمش